عدم توجه مخالفان به معناى شرك
نخستين واژه اى كه وهابيون در آن گرفتار اشتباه و خطا شده اند عدم توجه به معناى شرك و مشرك است
شرك در لغت عرب به معناى شركت در چيزى و شريك همان همتا و همطراز است؛ لسان العرب در معناى اشتراك گويد (اشرك بالله جعل له شريكا فى ملكه) و در معناى شرك گويد: و الشرك ان يجعل لله شريكا فى ربوبيته
به اين ترتيب شرك را به معناى شريك قراردادن براى خدا در حاكميت و ربوبيت تفسير كرده است.
راغب در مفردات گويد: شرك بر دو قسم است
شرك عظيم كه انسان براى خداوند همتايى قرار دهد كه سبب محروميت از بهشت است (... إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْوَاهُ النَّارُ... المائدة، 72)
13 شرك صغير: كه انسان غير خدا را در برخى از امور مورد توجه قرار دهد كه همان ريا است قرآن گويد: وَ مَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ يوسف، 106
فرض كنيد كسى خادمى دارد كه مطيع و گوش به فرمان مولاست و كارى جز به اجازه او انجام نمى دهد، اگر كسى از او بخواهد از مولاى خود انجام فلان عمل را بخواه آيا اين تقاضا كننده (خادم) را هم رديف و شريك مولا دانسته است؟ و يا در مسير خدمت؟
آيا هيچ وجدان بيدارى اين سخن را مى پذيرد كه اين كار شرك است؟
تقاضاى ما از پيامبر و امام همين گونه است كه آن ها را در رديف خدا نمى دانيم بلكه مى دانيم با اجازه خداوند مى توانند درخواست ما را بر آورده كنند و آنها عبد مطيع و فرمانبردار خداوند هستند1
نظرات شما عزیزان: